کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hotshot پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
hotshot
/ˈhätˌSHät/
دیکشنری
داغ
صفت
active, energetic, acting, strenuous, cracking, smart
فعال
ostentatious, posing, showy, sparking, foppish, blatant
خود نما
اسم
braggart, tinhorn, blow, bragger, bighead, blower
خود ستا
hot-shot
ادم ماهر دربازی
hot-shot
بارکشی سریع
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
hotshot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hotshot، خود ستا، ادم ماهر دربازی، بارکشی سریع، فعال، خود نما
-
واژههای مشابه
-
hotshots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عکس های داغ
-
جستوجو در متن
-
hotshot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hotshot، خود ستا، ادم ماهر دربازی، بارکشی سریع، فعال، خود نما