کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hood latch پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
hood latch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قفل هود
-
واژههای مشابه
-
'hood
دیکشنری انگلیسی به فارسی
'کاپوت ماشین، کاپوت، روپوش، کاپوت ماشین، باشلق، روسری، کلاهک دودکش، کروک درشکه، اوباش، باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
-
hoods
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هود، کاپوت، روپوش، کاپوت ماشین، باشلق، روسری، کلاهک دودکش، کروک درشکه، اوباش، باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
-
hooded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hooded، روپوش دار، باشلق دار، کروکدار، باشلق مانند
-
hoodful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حواس پرت
-
bonnet, hood 1, alligator hood
درِ موتور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] بخش متحرکی در بدنۀ خودرو که با لولا باز و بسته میشود و محفظۀ موتور را میپوشاند متـ . کاپوت
-
clitoral hood
فنجپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] حاشیهای از پوست که فنج را در حالت شلی و نرمی میپوشاند
-
hood 2
هوابَر 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] وسیلهای که برای تهویۀ هوای آشپزخانه در بالای اجاق خوراکپزی تعبیه شود
-
Robin Hood
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رابین هود، حامی ضعفا
-
hooded skunk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکون hooded
-
hooded seal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهر و موم hooded
-
range hood
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هود محدوده
-
exhaust hood
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هود خروجی
-
hooded merganser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با همسر مخفی