کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
home-farm پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
home-farm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزرعه خانگی
-
واژههای مشابه
-
farm
مزرعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] قطعهای از زمین که برای کشاورزی به کار گرفته شود
-
farms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزارع، مزرعه، کشتزار، زمین مزروعی، پرورشگاه حیوانات اهلی، فرم، کاشتن زراعت کردن در
-
farming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشاورزی، کاشتن زراعت کردن در
-
farmed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزرعه، کاشتن زراعت کردن در
-
farm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزرعه، کشتزار، زمین مزروعی، پرورشگاه حیوانات اهلی، فرم، کاشتن زراعت کردن در
-
farmings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزرعه
-
homing
مقصدگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی هدایت خودکار وسیلۀ پرنده به سمت منبع امواج الکترومغناطیسی
-
homed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادرم، بخانه برگشتن، خانه دادن، منزل دادن
-
homing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعطیلات، بخانه برگشتن، خانه دادن، منزل دادن
-
homely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوست داشتنی، ساده، زشت، مثل خانه، بد گل، خودمانی وصمیمانه، فاقد جمال، فروتن
-
homes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانه ها، خانه، وطن، میهن، موطن، اقامت گاه، شهر، بخانه برگشتن، خانه دادن، منزل دادن
-
home in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانه در
-
at home
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در خانه