کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hived پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
hived
دیکشنری
کندو کرد
فعل
accumulate, acquire, hive, lay in, salt away, store
اندوختن
hive
در کندو جمع کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
hived
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hived، اندوختن، در کندو جمع کردن
-
واژههای مشابه
-
hives
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کندوها، کهیر، ورم کهیر
-
hiving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هجوم آوردن، اندوختن، در کندو جمع کردن
-
hive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کندو، مرکز تجمع، جای کار وپر قیل وقال، اندوختن، در کندو جمع کردن
-
hive away
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسانی دور
-
hive off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خاموش کردن
-
giant hives
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کندوی غول پیکر
-
hive up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انشاءالله
-
جستوجو در متن
-
hived
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hived، اندوختن، در کندو جمع کردن