کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
history پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
history
/ˈhist(ə)rē/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
history
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخ، تاریخچه، سابقه، پیشینه، بیمارنامه
-
واژههای مشابه
-
historied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخچه
-
historial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخی
-
historier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخنگار
-
historious
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخی
-
future history
تاریخ آینده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] روایتی تاریخی که زنجیرهای از رویدادها و روندها را دربارۀ آیندهای خاص بیان میکند
-
diet history
پیشینۀ رژیم غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] سندی که در آن سابقۀ رژیم غذایی فرد در یک بازۀ زمانی معین ثبت شده است
-
food history
پیشینۀ غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] سندی که در آن غذا و نوشیدنی و مکملهای غذایی و ویتامینها و داروهای مصرفی فرد در یک بازۀ زمانی معین ثبت شده است
-
guest history
پیشینۀ مهمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] پیشینۀ مربوط به مهمان و اقامتهای قبلی او در مهمانخانه و اتاق مورد علاقۀ او و موارد دیگر
-
natural history
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخ طبیعی
-
life history
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخ زندگی، دوره زندگی
-
department of history
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخش تاریخ
-
case history
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخچه پرونده، سوابق، تاریخچه، سابقه مرض ودرمان
-
history department
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخش تاریخ