کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
his پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
his
/hiz/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
his
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود، برای او، مال او، خودمانی، مال انمرد، ضمیر ملکی سوم شخص مفردمذکر، ... او
-
واژههای مشابه
-
hi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلام
-
hied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاسازی شده، عجله کردن، شتاب کردن، شتابیدن، زود رفتن، بشتاب رفتن
-
hies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hies، عجله کردن، شتاب کردن، شتابیدن، زود رفتن، بشتاب رفتن
-
knee-hi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلام زانو
-
hi-fi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلام في
-
hearing impairment 1, HI
آسیب شنوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] کاستی و نارسایی در ساختار و کارکرد دستگاه شنوایی در نتیجۀ نابهنجاریهای کالبدشناختی و کاراندامشناختی و روانشناختی
-
health information system, HIS
سامانۀ اطلاعات سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] سامانۀ الکترونیکی جمعآوری و سازماندهی اطلاعات سلامت
-
off his guard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گارد خود را خاموش کن
-
in his own right
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در حق خود
-
up to his neck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تا گردن او
-
in his right mind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در ذهن حق خود
-
pedal cymbal, hi-hat cymbal, choke cymbal, hi-hats, Charleston cymbal
سِنج پایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی سِنج که دو صفحۀ آن روبهروی هم و بر روی یک پایۀ عمودی قرار میگیرند و با فشار آوردن بر روی پایی (pedal) به هم کوبیده میشوند