کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
high-keyed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
high-keyed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلید بالا
-
واژههای مشابه
-
high pressure-high temperature
فرهنگ لغات علمی
فشار بالا-دما بالا
-
keying
کلیدگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نصب کلید در یک ابزار رمزنگاری
-
on-key
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بر روی کلید
-
keys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلیدها، کلید، مفتاح، مایه، وسیله راه حل، جزیره کوچک سنگی یا مرجانی، راهنما، کلید کردن، کلید بستن، کوک کردن، با اچار بستن
-
keying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلید زدن، کلید کردن، کلید بستن، کوک کردن، با اچار بستن
-
keyed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلید، کوک شده، دارای جاانگشتی، مضراب دار، کلیددار
-
Key
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلید، مفتاح، مایه، وسیله راه حل، جزیره کوچک سنگی یا مرجانی، راهنما، کلید کردن، کلید بستن، کوک کردن، با اچار بستن، عمده
-
high-key lighting
نورپردازی مایهروشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی نورپردازی که در آن نسبت نواحی روشن به تیره بیشتر و نسبت تباین (contrast ratio) تصویر پایین است
-
high sensitivity
فرهنگ لغات علمی
حساسیت بالا
-
Highness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالاترین
-
high
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالا، جای مرتفع، زیاد، عالی، بلند، مرتفع، گزاف، بلند پایه، رفیع، متعال، علوی، عالی مقام، با صدای بلند، خشن، رشید، وافرگران، علی، تند زیاد، با صدای زیر، بو گرفته، اندکی فاسد، عالیجناب، خوشحال، علیه
-
highs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالا، جای مرتفع
-
highnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
highnesses