کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hero پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
hero
/ˈhi(ə)rō/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
hero
واژهنامه آزاد
کَهرَمان، قهرمان.
-
hero
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قهرمان، دلاور، یل، گرد، پهلوان داستان، مبارز، مجاهد
-
واژههای مشابه
-
heros
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هرکسی
-
heroes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قهرمانان
-
hero, heroine
قهرمان 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] 1. شخصیت اصلی سوگنامههای یونان باستان و دورۀ کلاسیک که کموبیش از صفاتی چون دلاوری، اشرافزادگی، زیبایی، جوانی و آشنایی با آداب عاشقی برخوردار است 2. شخصیت اصلی نمایش یا فیلم
-
hero-worship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قهرمان پرستش، قهرمان پرستی
-
hero worship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عبادت قهرمان، قهرمان پرستی
-
Hero of Alexandria
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قهرمان اسکندریه
-
hero sandwich
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ قهرمان
-
hero worshiper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عبادت قهرمان
-
جستوجو در متن
-
هیرو
واژهنامه آزاد
hero؛ قهرمان.