کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
harms پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
harms
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
harms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسارت، صدمه، ضرر، زیان، گزند، اذیت، اسیب، خسران، صدمه زدن، اسیب رساندن، خسارت رساندن، خسارت زدن، خسارت وارد اوردن، خسارت وارد کردن
-
واژههای مشابه
-
harm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صدمه، ضرر، زیان، خسارت، گزند، اذیت، اسیب، خسران، صدمه زدن، اسیب رساندن، خسارت رساندن، خسارت زدن، خسارت وارد اوردن، خسارت وارد کردن
-
harming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آسیب رساندن، صدمه زدن، اسیب رساندن، خسارت رساندن، خسارت زدن، خسارت وارد اوردن، خسارت وارد کردن
-
harmful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیان آور، مضر، موذی، پرگزند
-
harmful use
مصرف پُرزیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] نوعی الگوی مصرف مواد اعتیادآور که به صدمات جسمی و روانی منجر میشود
-
harm reduction
زیانکاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فعالیتهایی با هدف کاهش عوارض خطرناک اعتیاد مانند ایدز
-
harmful drinker
پُرزیاننوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] شخصی که دچار پُرزیاننوشی میشود
-
harmful drinking
پُرزیاننوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] نوعی الگوی مصرف الکل که به صدمات جسمی یا روانی منجر میشود
-
high-speed anti-radiation missile, HARM
موشک ضدرادار سریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی موشک ضدرادار با سرعت زیاد که برای استفاده علیه رادارهای اخطار اولیه و سامانههای پدافند هوایی به کار میرود