کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hardboiled پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
hardboiled
دیکشنری
آب پز شده
صفت
hard-boiled
سخت جوشیده
hard-boiled
زیاد سفت شده
hard-boiled
سفت پز
hard-boiled
سرسخت وخشن
stiff, horny, firm, hard, rigid, tight
سفت
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
hardboiled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hardboiled، سخت جوشیده، زیاد سفت شده، سفت پز، سرسخت وخشن، سفت
-
جستوجو در متن
-
hardboiled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hardboiled، سخت جوشیده، زیاد سفت شده، سفت پز، سرسخت وخشن، سفت