کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hangup پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
hangup
دیکشنری
آویزان شدن
فعل
stay, remain, be, stand, settle, subsist
ماندن
hang up
در حال معلق ماندن
ring, corrode, rust, hang up, oxidize, smut
زنگ زدن
hang up
به صحبت تلفنی خاتمه دادن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
hangup
قطع تماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] وضعیتی که در آن ارتباط تلفنی با گذاشتن گوشی یا فشردن دکمه قطع میشود متـ . قطع برخوانی
-
hangup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آویزان شدن، ماندن، در حال معلق ماندن، زنگ زدن، به صحبت تلفنی خاتمه دادن
-
واژههای مشابه
-
hangups
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hangups