کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
handlers پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
handlers
/ˈhandlər/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
handlers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگیر شدگان، مربی، رسیدگی کننده، نگاه دارنده، دسته گذار
-
واژههای مشابه
-
handler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستیار، مربی، رسیدگی کننده، نگاه دارنده، دسته گذار
-
handler
بارزن 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خودروی برای بارگیری و تخلیۀ بار در هواپیما در محدودۀ پیشگاه
-
ball handler
توپگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال: 1. بازیکنی که توپ در مالکیت اوست 2. بازیکنی که توپکاری (manipulation) و توپبَری میکند 3. بازیکن بازیساز (playmaker)
-
wingtip handler
بالنگهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هریک از افرادی که در هنگام یدک کشیدن بادپَر در کنار نوک یکی از بالها، همراه با بادپَر راه میروند و مراقب هستند که بالها حالت افقی داشته باشند
-
food handler
غذاورز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] فردی که در حوزۀ غذاورزی فعالیت میکند
-
money handler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پولدار