کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
half-sister پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
half-sister
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
half-sister
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهر ناتنی، خواهر اندر
-
واژههای مشابه
-
sister
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهر، دختر، پرستار، همشیره، دختر تارک دنیا، خواهری کردن
-
sistering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهر، خواهری کردن
-
sistered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهر، خواهری کردن
-
sisters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهران، خواهر، دختر، پرستار، همشیره، دختر تارک دنیا، خواهری کردن
-
half
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیم، نیمه، نیمی، نصف، نصفه، طرف، شقه، شریک، بطور ناقص، ناقص
-
halfnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه
-
halfness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه
-
half-and-half
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نصف نصف، نوعی ابجو انگلیسی، نصفا نصف
-
half helix
فرهنگ لغات علمی
نیمه مارپیچی
-
half cream, half and half cream
خامۀ کمچربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مخلوطی از شیر و خامه حاوی 10/5 تا 18 درصد چربی
-
big sister
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهر بزرگ
-
weird sister
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهر عجیب و غریب
-
sister-in-law
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواهر شوهر، خواهر زن، زن برادر، جاری، زن برادر زن