کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
half-baked پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
half-baked
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
half-baked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نصف پخته شده، نیم پخته، ناپخته، ناقص، خل، بی تجربه، خام
-
واژههای مشابه
-
bakings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کباب کردن
-
bake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پختن، طبخ کردن
-
baking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پختن، طبخ کردن
-
half
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیم، نیمه، نیمی، نصف، نصفه، طرف، شقه، شریک، بطور ناقص، ناقص
-
halfnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه
-
halfness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه
-
half-and-half
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نصف نصف، نوعی ابجو انگلیسی، نصفا نصف
-
half helix
فرهنگ لغات علمی
نیمه مارپیچی
-
half cream, half and half cream
خامۀ کمچربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مخلوطی از شیر و خامه حاوی 10/5 تا 18 درصد چربی
-
half-and-half dressing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نصف و نیم پانسمان
-
baking powder
ورآور شیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] پودری برای ورآمدن خمیر که در پخت نان و شیرینی از آن استفاده میشود متـ . ورآور 2
-
baking quality
کیفیت نانوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مناسب بودن یک آرد برای تولید نان خوب با خمیر ورآمده و بافت دلخواه و توزیع یکنواخت حبابهای هوای تشکیلشده در حین تخمیر
-
baking schedule
جدول کورهپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مجموعۀ دماها و زمانهای کورهپزی مرتبط که در آن فیلم (film)، پخته یا خشک میشود؛ پخت نمونه در کمترین دما، زمان بیشتری لازم دارد و با افزایش دما، مدتزمان کاهش مییابد