کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
guzzling پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
guzzling
دیکشنری
گول زدن
فعل
guzzle, quaff, crane the neck, drift in, drop in, stretch one's neck
سر کشیدن
devour, swallow, engorge, guzzle, gorge, ingurgitate
بلعیدن
guzzle, gobble, devour, engorge, gut, lap
حریصانه خوردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
guzzling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گول زدن، سر کشیدن، بلعیدن، حریصانه خوردن
-
واژههای مشابه
-
guzzles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
guzzles، خمر، حرص زدن، سر کشیدن، بلعیدن، حریصانه خوردن
-
guzzled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
guzzled، سر کشیدن، بلعیدن، حریصانه خوردن
-
guzzle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوزل، خمر، حرص زدن، سر کشیدن، بلعیدن، حریصانه خوردن