کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
gullied پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
gullied
/ˈɡəlē/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
gullied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gullied، کندن، درست کردن
-
واژههای مشابه
-
gullying
آبکَندیشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← فرسایش آبکَندی
-
gullying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروغگو، کندن، درست کردن
-
gully
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوساله، راه آب، ابکند، کاریز، مجرا، دره کوچک، کارد، ساطور، اب گذر، زه کشی، کندن، درست کردن
-
gullies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قورباغه ها، راه آب، ابکند، کاریز، مجرا، دره کوچک، کارد، ساطور، اب گذر، زه کشی، کندن، درست کردن
-
gully erosion
فرسایش آبکَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرسایشی که براثر حرکت سریع آب، تنگههای عمیقی در سطح زمین به وجود میآورد متـ . آبکَندیشدگی gullying
-
gully 1
آبکند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیا، زمینشناسی] درۀ کوچک و باریک و ژرفی که براثر عبور سیلاب بر روی رسوبات و خاکهای سست سطحی به وجود میآید
-
gully 2
چاهک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای، حملونقل ریلی] گودالی ویژه برای جمعآوری آبهای سطحی و هدایت آنها به مجراهای اصلی تخلیه
-
جستوجو در متن
-
gullied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gullied، کندن، درست کردن