کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
gruff پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
gruff
/grəf/
دیکشنری
خشن
صفت
abnormal, malformed, raucous, dissonant, rough, gruff
ناهنجار
solemn, gruff, eerie, hoarse, dull, muzzy
گرفته
rough, harsh, bearish, tough, coarse, gruff
خشن
coarse, large, gross, hulking, rough, gruff
درشت
grumpy, moody, morose, sullen, petulant, gruff
ترشرو
grumpy, choleric, grouchy, ornery, cantankerous, gruff
بد خلق
gruff
دارای ساختمان خشن و زمخت
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
gruff
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشن، ناهنجار، گرفته، درشت، ترشرو، بد خلق، دارای ساختمان خشن و زمخت
-
واژههای مشابه
-
gruffness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریزش