کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
grub پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
grub
/grəb/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
grub
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرب، خوراک، مزدور، کرم حشره، نوزاد، بچه مگس، کوتوله، نویسنده مزدور، خوشهچین، جان کندن، زمین کندن، جستجو کردن، قلع کردن، از کتاب استخراج کردن، خوردن، خوراک دادن، از ریشه کندن یا دراوردن
-
واژههای مشابه
-
grubbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرد کردن، جان کندن، زمین کندن، جستجو کردن، قلع کردن، از کتاب استخراج کردن، خوردن، خوراک دادن، از ریشه کندن یا دراوردن
-
grubs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گربها، خوراک، مزدور، کرم حشره، نوزاد، بچه مگس، کوتوله، نویسنده مزدور، خوشهچین، جان کندن، زمین کندن، جستجو کردن، قلع کردن، از کتاب استخراج کردن، خوردن، خوراک دادن، از ریشه کندن یا دراوردن
-
grub out, grubbing
کندهکنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بیرون کشیدن یا پاکسازی زمین از کنده یا ریشه ازطریق نمایانسازی و قطع ریشه
-
cleaning and grubbing
زراعیسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] از بین بردن درختان و درختچهها و بوتههای یک قطعه زمین و آماده کردن آن برای کشت گیاهان زراعی
-
Grub Street
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیابان گرب
-
grub up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خراب کردن
-
grub out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرب خارج شدن