کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
growth پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
growth
/grōTH/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
growth
فرهنگ لغات علمی
رشد
-
growth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشد، افزایش، پیشرفت، اثر، حاصل، ترقی، تومور، نمود، نتیجه، روش، گوشت زیادی، چيز زائد
-
واژههای مشابه
-
growthful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشدی
-
growths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشد، افزایش، پیشرفت، اثر، حاصل، ترقی، تومور، نمود، نتیجه، روش، گوشت زیادی، چيز زائد
-
growth rate
فرهنگ لغات علمی
نرخ رشد
-
growth stage
فرهنگ لغات علمی
مرحله رشد
-
growth stress
فرهنگ لغات علمی
نتنش رشد
-
epitaxial growth
فرهنگ لغات علمی
رشد همبافته
-
epitaxial growth
فرهنگ لغات علمی
رشد همبافته
-
subsequent growth
فرهنگ لغات علمی
رشد ثانویه
-
economic growth, growth 2
رشد اقتصادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] افزایش درآمد یا تولید کالا و خدمات نسبت به سرانۀ جمعیت که عموماً براساس تولید ناخالص داخلی اندازهگیری میشود
-
trans growth factor-β
فرهنگ لغات علمی
فاکتور رشد انتقالی β
-
growth layer
لایۀ رشد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] لایهای از چوب یا پوست که ظاهراً در خلال یک دورۀ رشد به وجود میآید
-
growth rate
نرخ رشد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] افزایش اندازۀ بدن در واحد زمان