کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
growing pains پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
growing pains
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
growing pains
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درد رو به رشد، الام رشدی
-
واژههای مشابه
-
grow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشد، بزرگ شدن، رشد کردن، شدن، روییدن، کاشتن، بالیدن، رستن، سبز شدن، زیاد شدن، ترقی کردن، گشتن، رویانیدن، برزگ شدن، سبز کردن، عمل امدن
-
growed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشد کرد
-
growing season
فصل رویش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بازۀ زمانی بین سردترین روزهای بهار و سردترین روزهای پاییز که در آن گونههای خاصی از گیاهان رشد میکنند
-
growing stock
موجودی سرپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختانی که در یک جنگل یا تودۀ جنگلی رشد میکنند و معمولاً برحسب تعداد یا حجم در واحد سطح اندازهگیری میشوند
-
flat-growing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رو به رشد است
-
strong-growing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوی رشد می کند
-
tall-growing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلند شدن
-
low-growing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کم رشد
-
grow up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشد کن
-
fast-growing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع رشد می کند
-
growing season
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فصل رشد
-
make grow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشد کن
-
grow over
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشد کن