کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ground-hugging پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ground-hugging
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ground-hugging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین گیر شدن
-
واژههای مشابه
-
hugged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آغوش گرفت، بغل کردن، در اغوش گرفتن، محکم گرفتن
-
hug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در آغوش گرفتن، بغل کردن، در اغوش گرفتن، محکم گرفتن
-
hugging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آغوش گرفتن، بغل کردن، در اغوش گرفتن، محکم گرفتن
-
hugs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آغوش، بغل کردن، در اغوش گرفتن، محکم گرفتن
-
grounding
زمینهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در مطالعات گفتمانی و کاربردشناختی، سازوکارهایی که گوینده یا نویسنده با استفاده از آن پیام اصلی و حوادث جانبی آن را بیان میکند
-
ground
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمینی، زمین، خاک، زمینه، پایه، میدان، اساس، پا، سبب، ملاک، مستمسک، کف دریا، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، فرود امدن، اصول نخستین را یاد دادن، اساسی
-
grounds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمینه، زمین، خاک، پایه، میدان، اساس، پا، سبب، ملاک، مستمسک، کف دریا، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، فرود امدن، اصول نخستین را یاد دادن
-
grounding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمینی، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، فرود امدن، اصول نخستین را یاد دادن
-
grounded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبتنی بر، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، فرود امدن، اصول نخستین را یاد دادن
-
ground state
فرهنگ لغات علمی
حالت پایه
-
ground state
فرهنگ لغات علمی
تراز پایه
-
back ground
فرهنگ لغات علمی
زمینه
-
bear hug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آغوش خرس