کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
greases پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
greases
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
greases
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس، چربی، روغن، چاپلوسی، روغن اتومبیل، مداهنه، روغن زدن، چرب کردن، رشوه دادن
-
واژههای مشابه
-
grease
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس، چربی، روغن، چاپلوسی، روغن اتومبیل، مداهنه، روغن زدن، چرب کردن، رشوه دادن
-
greasing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روغنکاری، روغن زدن، چرب کردن، رشوه دادن
-
greased
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس، روغن زدن، چرب کردن، رشوه دادن
-
axle grease
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس محور
-
wool grease
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس پشم، چربی پشم
-
grease-gun
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس تفنگ
-
goose grease
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس غاز
-
hair grease
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس مو
-
oil and grease, fats oil and grease, FOG, grease and oil
چربی و روغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] گروهی از ترکیبات آلی نامحلول در آب، شامل بقایای چربی حیوانی و موم و اسیدهای چرب آزاد و صابون و روغنهای معدنی و روانسازها و برخی مواد غیرچرب، که در فاضلاب یافت میشوند
-
oil trap 1, oil interceptor, grease trap, grease separator
چربیگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دستگاهی برای جمعآوری و جداسازی چربی و روغن از فاضلاب متـ . جداساز روغن oil separator
-
grease ice, ice fat, lard ice
یخ چربیگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پوستۀ نازکی از خاکهبلورها که بر روی سطح دریا به هم بسته میشوند و ظاهری تیره و چربیگون ایجاد میکنند