کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
granulate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
granulate
/ˈgranyəˌlāt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
granulate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانولیت، دانه دانه کردن، دارای ذرات ریز کردن
-
واژههای مشابه
-
granulations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانه ها، دانه، دانه دانه سازی، دانه دور زخم، گوشت نو بالاوری، بر امدگی
-
granulated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانول، دانه دانه کردن، دارای ذرات ریز کردن
-
granulates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
granulates، دانه دانه کردن، دارای ذرات ریز کردن
-
granulative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانه ای
-
granulator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانولاتور
-
granulitis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانولیت
-
granulization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانولیزاسیون
-
granule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانول، دانه، دانه ریز، جودانه، گرده
-
granulators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانولاتورها
-
granulous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانول
-
granules
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانول، دانه، دانه ریز، جودانه، گرده
-
granulize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرانولیزه کردن
-
starch granule
نشاستدانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ساختار دانهای نشاسته متشکل از مخلوط آمیلوز و آمیلوپکتین که با آرایشی خاص در کنار هم قرار گرفتهاند متـ . ریزدانۀ نشاسته