کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
grannies پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
grannies
دیکشنری
مادربزرگ ها
اسم
granny, grannie
ننه جان
granny, grandmother, grandma, beldam, beldame, grandam
مادر بزرگ
grannie, granny
پیر زن یا پیر مرد
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
grannies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادربزرگ ها، ننه جان، مادر بزرگ، پیر زن یا پیر مرد
-
واژههای مشابه
-
granny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مادر بزرگ، ننه جان، پیر زن یا پیر مرد
-
grannie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرمی، مادر بزرگ، ننه جان، پیر زن یا پیر مرد
-
Granny Smith
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ننه جان اسمیت
-
granny knot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گره گراند
-
granny's bonnets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوشیدنی های مادر بزرگ