کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
glowing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
glowing
/ˈglōiNG/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
glowing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درخشان، تابیدن، تاب امدن، قرمز شدن، مشتعلبودن، نگاه سوزان کردن، بر افروختن، در تب و تاب بودن
-
واژههای مشابه
-
glowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درخشان، تابیدن، تاب امدن، قرمز شدن، مشتعلبودن، نگاه سوزان کردن، بر افروختن، در تب و تاب بودن
-
glow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درخشان، تابش، تاب، گرمی، تابیدن، تاب امدن، قرمز شدن، مشتعلبودن، نگاه سوزان کردن، بر افروختن، در تب و تاب بودن
-
glows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درخشان است، تابیدن، تاب امدن، قرمز شدن، مشتعلبودن، نگاه سوزان کردن، بر افروختن، در تب و تاب بودن
-
golden glow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابش طلایی
-
electric glow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابش الکتریکی
-
glow lamp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لامپ درخشان
-
sky glow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابش آسمان
-
glow tube
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوله درخشش
-
gegenschein, counter glow
پادتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] نور بسیار کمفروغی که ممکن است بهصورت تودهای در نقطۀ مقابل خورشید در آسمان هنگام شب دیده شود
-
intake manifold heater, flame glow plug
گرمکن چندراهۀ هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] گرمکن الکتریکی یا شعلهای که دمای مخلوط سوخت و هوا را برای بهبود احتراق پیش از ورود به سیلندر افزایش میدهد