کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
globules پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
globules
/ˈgläbyo͞ol/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
globules
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوبول ها، گلبول، جسم کوچک کروی، گویچه خون
-
واژههای مشابه
-
globule
دیکشنری انگلیسی به فارسی
globule، گلبول، جسم کوچک کروی، گویچه خون
-
globulousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوبندگی
-
globulous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کروموزوم
-
molten globule
گویچۀ وارفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] دستهای از مولکولها که ازنظر ساختاری به هم وابستهاند و بهسرعت به یکدیگر تبدیل میشوند و بهکُندی به یک ساختار فضایی منحصربهفرد بدل میشوند
-
milk fat globule membrane
غشای گویچۀ چربی شیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] غشایی حاوی چربی و پروتئین که گویچۀ چربی شیر را احاطه کرده است و با تخریب آن در هنگام کرهزنی خامه، گویچههای چربی شیر آزاد میشوند و به هم میپیوندند
-
blood cell/ globule (fr.)
گویچه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] هریک از یاختههای شناور در خون
-
milk fat globule
گویچۀ چربی شیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] هریک از ذرات چربی نامیزۀ موجود در شیر که غشایی آنها را احاطه کرده است