کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
gleam پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
gleam
/glēm/
دیکشنری
سوسو زدن
اسم
gleam, starlight
نور ضعیف
gleam
پرتو انی
flicker, gleam
سوسو
gleam
تظاهر موقتی
فعل
flicker, gleam, gleam, shimmer, glimmer, blink
سوسو زدن
gleam
نور دادن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
gleam
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوسو زدن، نور ضعیف، پرتو انی، سوسو، تظاهر موقتی، نور دادن
-
واژههای مشابه
-
gleams
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درخشش، نور ضعیف، پرتو انی، سوسو، تظاهر موقتی، سوسو زدن، نور دادن
-
gleaming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درخشان، سوسو زدن، نور دادن