کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
glass sponge پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
glass sponge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسفنج شیشه ای
-
واژههای مشابه
-
glassful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیشه ای، بقدر یک لیوان
-
glassing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیشه کردن، شیشه گرفتن، شیشه ای کردن، صیقلی کردن
-
glassfuls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
glassfuls، بقدر یک لیوان
-
glass tempreture
فرهنگ لغات علمی
دمای گذار شیشهای
-
glass transition
فرهنگ لغات علمی
عبور از حالت شیشهای
-
corning glass
فرهنگ لغات علمی
شیشه کورنینگ
-
glass flakes, flake glass
پَرَک شیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] نوعی پُرکنندۀ تقویتی که با دَمش شیشۀ مذابِ نوعِ ای (E) و تبدیل آن به لولههای نازک یا حبابهای شیشهای و سپس خرد کردن لولهها به تکههای کوچک تولید میشود
-
glass transition temperature
فرهنگ لغات علمی
دمای گذار شیشه ای
-
glass transition temperature
فرهنگ لغات علمی
دمای گذار شیشهای
-
glass transition temperature
فرهنگ لغات علمی
دمای گذار شیشهای
-
glass transition temperature
فرهنگ لغات علمی
دمای گذار شیشه ای
-
ballotini, glass beads, glass balls, glass ballotini, balls of glass
گویچه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] هریک از کرههای شیشهای شفاف بسیار کوچک در اندازههای مختلف که در پوشرنگها برای بازتابش نور، در لاستیکها برای پخت و در پلاستیکها برای جلوگیری از جمعشدگی به کار میرود متـ . گویچۀ شیشهای
-
glass enamel
مینای شیشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] مخلوط اکسیدها یا نمکهای فلزی رنگی با مواد گدازآور دارای نقطۀ ذوب پایین برای تزئین یا برچسب زدن سطوح شیشهای