کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
gimlet پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
gimlet
/ˈgimlit/
دیکشنری
گرند
اسم
gimlet
گردبر
awl, banner, forthcoming, bradawl, gimlet, oriflamme
درفش
drill, auger, bit, borer, gimlet
مته
puncher, gimlet
سوراخ کننده
فعل
puncture, delve, pierce, pierce, dig a hole, gimlet
سوراخ کردن
gimlet, wimble
متهکردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
gimlet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرند، گردبر، درفش، مته، سوراخ کننده، سوراخ کردن، متهکردن
-
واژههای مشابه
-
gimleting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولستوی، سوراخ کردن، متهکردن
-
gimlets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلبرگ، گردبر، درفش، مته، سوراخ کننده، سوراخ کردن، متهکردن