کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
gadgets پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
gadgets
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
gadgets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسباب بازی ها، ابزار، اسباب، جزء، مکانیکی، الت کوچک
-
واژههای مشابه
-
gadget
ابزارک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ابزار کوچک و نوساختهای که در آن فنّاوری نوی به کار رفته است و کارهای مخصوصی را انجام میدهد
-
gadgeteer
ابزارکساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی بنسازۀ نیرومند برای طراحی و پیشنمونهسازی و ساخت افزارههای الکترونیکی یا مجموعهای از اجزای الکتریکی کوچکتر
-
gadgeteer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gadgeteer
-
gadget
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابزار، اسباب، جزء، مکانیکی، الت کوچک
-
gadgeteers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gadgeteers
-
جستوجو در متن
-
ابزارک
واژهنامه آزاد
اَبزارک یا گجت (به انگلیسی:Gadgets) به وسائل و تجهیزات کوچک و تازهاختراعی گفته میشود که در آنها فناوری نویی بهکار رفته باشد و برای انجام کارهای مخصوصی بدرد خورَد. ابزارکهایی (Gadgets) که قسمتهای متحرک داشته باشند را برخی اوقات دستگاهک (gizmo) ...