کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
futile پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
futile
/-ˌtil,ˈfyo͞otl/
دیکشنری
بیهوده
صفت
vain, futile, useless, pointless, idle, thankless
بیهوده
useless, wasteful, futile, vain, ineffective, ineffectual
بی فایده
void, invalid, vain, null, inoperative, futile
باطل
absurd, null, empty, hollow, vain, futile
پوچ
ineffective, ineffectual, futile, indifferent, feckless, inactive
بی اثر
neutral, monoecious, futile, useless, abortive, barren
خنثی
futile
عبی
useless, bootless, futile, good-for-nothing
عاری از فایده
idle, useless, vain, futile, lazy, do-nothing
عاطل
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
futile
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیهوده، بی فایده، باطل، پوچ، بی اثر، خنثی، عبی، عاری از فایده، عاطل
-
واژههای مشابه
-
futilous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
futilous
-
futilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خستگی، بی فایدگی، پوچی، عبثی، بیهوده گی
-
futility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظم، بی فایدگی، پوچی، عبثی، بیهوده گی
-
futilely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیهوده
-
futileness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خستگی، بی فایدگی، بیهوده گی
-
futilize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خالی کردن