کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
furrowing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
furrowing
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
furrowing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابی، شیار زدن، شخم زدن، خیش زدن، خیش کشیدن، شیار دار کردن
-
واژههای مشابه
-
furrows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حفره ها، شیار، خط گود، زمین یا مزرعه شخم زده، شیار زدن، شخم زدن، خیش زدن، خیش کشیدن، شیار دار کردن
-
furrowers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فووران
-
furrower
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرچنگ
-
furrow irrigation
آبیاری جویچهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی آبیاری که در آن آب در داخل جویهای کوچک باریک به جریان درمیآید
-
contour furrow
جوی تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] جویی که برای جلوگیری از رَواناب و فرسایش خاک در جهت خلاف شیب زمین احداث میشود
-
plow layer, furrow slice
لایۀ شخم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] لایهای از خاک که شخم میخورد
-
sulcate, furrowed, grooved
شیاردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی گیاهانی که بخشهایی از آنها دارای فرورفتگیهای باریک و بلند یا شیارکهای (fissures) کمعمق یا مجراهای (channels) باز است
-
mentolabial sulcus, sulcus mentolabialis, mentolabial furrow
شیار لبی ـ چانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شیاری که لب پایین را از چانه جدا میکند