کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fullest پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
fullest
/fo͝ol/
دیکشنری
کاملترین
صفت
perfect, complete, full, full, thorough, thorough
کامل
full, loaded, laden, fraught, rife, populous
پر
all, entire, whole, full, complete, through
تمام
full, fraught, laden, loaded, rife
مملو
cumulative, full, stored, congested, replete, stockpiled
انباشته
satisfied, full, satiate, deep, tired, sombre
سیر
full, awash, replete, brimful, overfilled, flown
لبریز
absolute, utter, sheer, total, abstract, full
مطلق
detailed, lengthy, long, ample, full, voluminous
مفصل
ripe, received, grown, headed, full, consummate
رسیده
adult, mature, adolescent, ripe, full, major
بالغ
full
اکنده
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
fullest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاملترین، کامل، پر، تمام، مملو، انباشته، سیر، لبریز، مطلق، مفصل، رسیده، بالغ، اکنده