کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
frosted bat پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
frosted bat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفاش مات شده
-
واژههای مشابه
-
frost
یخبندان 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شرایطی که در آن دمای سطح زمین و اشیای روی آن به زیر نقطۀ انجماد میرسد
-
frosteds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
frosteds
-
frost
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرما، شبنم، شبنم منجمد، سرما ریزه، گچک، سرمازدن، سرمازده کردن
-
frostings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرفه ها، رویه خامهای کیک یا شیرینی
-
frosting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرمازدگی، رویه خامهای کیک یا شیرینی
-
frost crack, frost split
تَرَک یخزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] شکاف (splitling) شعاعی در طول ساقه و شاخههای درخت براثر تنشهای داخلی ناشی از درجۀ حرارت پایین
-
frost rib
میلۀ یخزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برآمدگی میلهشکل پینه در طول ساقۀ درخت ناشی از ترکهای یخزاد و ترمیمهای مکرر
-
frost injury
یخزدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] آسیب ناشی از دمای زیر صفر درجه در دورۀ رشد رویشی یا قبل از بلوغ و شروع خواب زمستانه
-
frost mark
یخنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تنوع در میزان یخزدگی خاک که نشاندهندۀ وجود پدیدارهای مدفون باستانشناختی است و غالباً با عکسبرداری هوایی تشخیص داده میشود
-
frost heave
کوژ یخبندانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] برآمدگی بخشی از خط که ناشی از یخ زدن بستر در نواحی دارای تجمع آب است
-
frost heart
درونچوب یخزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی درونچوب کاذب که براثر یخبندان شدید به وجود میآید و سبب ایجاد قسمتهای رنگی در بخش مرکزی ساقه میشود
-
frost ring
حلقۀ یخزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حلقۀ آسیبزادی که براثر یخبندان دیررس در بُنلاد به وجود میآید
-
frost mist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غبار خورشید