کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
foundations پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
foundations
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
foundations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه ها، بنیاد، پایه، اساس، شالوده، بنیان، پی، تاسیس، مبنا، پی ریزی، تشکیل، بنگاه، موسسهخیریه، پا
-
واژههای مشابه
-
foundation
شالوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] پِی بزرگی که مجموعۀ بارهای ساختمان را به زمین منتقل کند
-
foundation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه، بنیاد، اساس، شالوده، بنیان، پی، تاسیس، مبنا، پی ریزی، تشکیل، بنگاه، موسسهخیریه، پا
-
foundation seed
بذر مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نُتاج بذر بهین که برای حفظ خصوصیات شناسنامهای و خلوص ژنی خاص به کار میرود
-
mat foundation
شالودۀ تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] شالودۀ پیوستهای که بهصورت تاوهای ضخیم از بتن مسلح ساخته میشود و کل بار ساختمان را به زمین منتقل میکند
-
foundation garment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لباس پایه
-
private foundation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنیاد خصوصی
-
philanthropic foundation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه بشردوستانه
-
pre foundation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش پایه
-
raft foundation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه قایق
-
foundation stone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگ بنا
-
National Science Foundation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنیاد ملی علوم