کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
foster-son پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
foster-son
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرزند پرستار
-
واژههای مشابه
-
son
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرزند پسر، پسر، فرزند، ولد
-
fosterer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاستر
-
fosterers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسترها
-
foster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاستر، پرورش دادن، پروردن، غذا دادن، شیر دادن
-
fostering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرورش دادن، پروردن، غذا دادن، شیر دادن
-
son-in-law
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داماد، ناپسری
-
son of a bitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسر عوضی، فرزند فاحشه، خرحمالی
-
favorite son
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسر مورد علاقه، نامزد ریاست جمهوری، کاندیدای ریاست جمهوری
-
mother's son
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسر مادر
-
foster-brother
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادر ناتنی
-
Stephen Foster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استفان فاستر
-
foster brother
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادر ناتنی
-
foster-nurse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرستار پرستار