کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
formally پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
formally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسما
-
واژههای مشابه
-
formalism
صورتگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مکتبی در فلسفۀ ریاضی که براساس آن ریاضیات مجموعهای از دستگاههای صوری است که گزارههای هریک از آنها با استفاده از نمادهای دستگاه برطبق قواعد معینی ساخته میشوند
-
formal
صوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مربوط به صورت
-
formals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمولها
-
formalisms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمالیست ها، فرمالیته اداری
-
formalness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسالت
-
formalizations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسمی سازی، انطباق با ایین و اداب ظاهری
-
formalism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرمالیزم، فرمالیته اداری
-
formalization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسمی سازی، انطباق با ایین و اداب ظاهری
-
formalized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسمی، رسمی کردن
-
formalize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسمی کردن
-
formal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسمی، صوری، قرار دادی، دارای فکر، تفصیلی، لباس رسمی شب، مقید به اداب ورسوم اداری
-
as a formality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به عنوان یک فرمول
-
formalizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسمی می شود، رسمی کردن