کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
foraging پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
foraging
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
foraging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تغذیه، پی علف گشتن، کاوش کردن، خوراک دادن
-
واژههای مشابه
-
forager
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسویه حساب
-
forages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برای سال ها، علوفه، علف، علیق، سورسات، تلاش و جستجو برای علیق، پی علف گشتن، کاوش کردن، خوراک دادن
-
foragers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علوفه دار
-
forage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علوفه، علف، علیق، سورسات، تلاش و جستجو برای علیق، پی علف گشتن، کاوش کردن، خوراک دادن
-
foragement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرپرستی
-
information foraging
اطلاعپالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] جستوجوی اطلاعات بهویژه با استفاده از راهبردهایی شبیه به جستوجوی علف در علفخواران
-
forage harvester
دروگر علوفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ماشینی که علوفه را درو میکند یا علوفۀ دروشده را از زمین برمیدارد و پس از خرد کردن و بستهبندی به وسیلۀ نقلیۀ دیگری منتقل میکند
-
chopper, forage chopper
خردکن 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] دستگاهی برای خرد کردن علوفه