کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
foam rubber پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
foam rubber
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
foam rubber
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسفنج لاستیکی، ابر حمام، ابر لاستیکی
-
واژههای مشابه
-
foaming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوم، کف کردن، کف بدهان اوردن
-
foams
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوم، کف، حباب، سرجوش، جوش وخروش، حباب های ریز، کف کردن، کف بدهان اوردن
-
foamed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوم، کف کردن، کف بدهان اوردن
-
volcanic foam, foam 2
کف آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آتشفشانی شیشهای پرحفره با رنگ روشن که به علت سبکی در سطح آب شناور میشود متـ . پوکه pumice, pumicite, pumice stone
-
foam 1
کف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پراکنهای از حبابهای گاز در یک مایع که دستکم یکی از ابعاد آن در حد و اندازۀ کلوئیدی است
-
foam drainage
کفآبهرَوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] خارج شدن مایع ازحباب کف
-
foam fractionation
جزءجزء کردن کفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی روش جداسازی که در آن با ایجاد کف و جمعآوری آن جزئی از یک مایع را، ترجیحاً ازطریق جذب سطحی یا برجذبش در میانای گاز ـ مایع، جدا میکنند متـ . برخش کفی
-
foam texture
بافتار کف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] توزیع اندازۀ حباب در کف
-
foam number
عدد کف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] حجم مایع جداشده پس از مدتزمانی مشخص که بهصورت درصدی از حجم اولیۀ مایع کفشده بیان میشود
-
shaving foam
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خمیر اصلاح
-
foam at the mouth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کف در دهان
-
foaming power, increase of volume upon foaming
توان کفزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] میزان افزایش حجم در هنگام کفزایی که از نسبت حجم گاز به حجم مایع موجود در کف به دست میآید
-
acid foaming 2
کفزایی اسیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تولید کف پرفشار با اسیدینگی زیاد برای تمیز کردن لولههای تبادلگرهای گرمایی ازطریق عبور دادن کف اسیدی از میان لولهها