کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fleet پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
fleet
/flēt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
fleet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناوگان، بحریه، بسرعت گذشتن، تند رفتن، زود گذر، بادپا
-
واژههای مشابه
-
fleeted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرار کرد، بسرعت گذشتن، تند رفتن
-
fleetings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناوگان
-
fleeting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زودگذر، عبور سریع
-
fleets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناوگان، بحریه، بسرعت گذشتن، تند رفتن
-
fleetful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناوگان
-
task fleet
ناوگان رزمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] واحدی شامل تعدادی یگان شناور و پروازی برای انجام یک مأموریت خاص که ممکن است استمرار داشته باشد
-
fleet oilers
سوخترسان ناوگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ناوی که فراوردههای نفتی و مهمات را در مسیر حرکت ناوها تأمین میکند
-
fleet capacity
ظرفیت ناوگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حداکثر گنجایش ناوگان هر سامانۀ حملونقل برای جابهجایی مسافر
-
Fleet Street
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناوگان خیابان
-
fleet, rolling stock 2
ناوگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد وسایل نقلیه در یک سامانۀ حملونقل
-
base period fleet
ناوگان مبنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] واحدهای حملونقلی که برای اجرای برنامۀ دورۀ مبنا مورد نیاز هستند
-
fleet ballistic missile submarine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیردریایی موشکی بالستیک ناوگان