کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
flat-hat پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
flat-hat
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
flat-hat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاه تخت، بی باکانه پرواز کردن
-
واژههای مشابه
-
hatting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هاتینگ
-
hats
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاه، کلاه کاردینالی
-
hatfuls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هاتف
-
hat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاه، کلاه کاردینالی
-
flat-fielding
فرهنگ لغات علمی
میدان-تخت سازی
-
flatness
تختشدگی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کیفیتی که نسبت شعاع کوژترین بخش ذره را به متوسط شعاع آن ذره نشان میدهد
-
flat
عرشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش کوچکی از عرشه که صاف و بدون انحنا است
-
flats
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آپارتمان ها، اپارتمان، جلگه، دشت، قسمتی از یک عمارت
-
flatted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسطح
-
flat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخت، اپارتمان، جلگه، دشت، قسمتی از یک عمارت، مسطح، صاف، هموار، پهن، یک دست، خنک، بی مزه، قسمت پهن، بدون پاشنه، بی تنوع
-
flat wagon, flat car
واگن کفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگن باری بدون دیوار و سقف با کف مسطح، برای جابهجایی بارهای بزرگ
-
flat fiber optic
فرهنگ لغات علمی
فیبر نوری صاف فیبر نوری صاف
-
white hat
کلاهسفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] رخنهگری که برای پیشگیری از عملیات غیرقانونی، مانند ورود غیرمُجاز به شبکههای رایانهای، به کار گرفته میشود