کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
flags پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
flags
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
flags
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم ها، پرچم، بیرق، سنگ فرش، علم، زنبق، برگ شمشیری، جاده سنگ فرش، دم انبوه و پشمالوی سگ، پرچم دار کردن، پرچم زدن به، با پرچم علامت دادن، از پا افتادن، پژمرده کردن، سست شدن، خرد شدن، سنگ فرش کردن
-
واژههای مشابه
-
flag
پرچم 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، سینما و تلویزیون، موسیقی] [حملونقل دریایی] 1. پارچه یا بافتهای در شکلها و رنگهای مختلف که برای نشان دادن ملیت یا علامت دادن از آن استفاده میشود 2. ملیت کشتی که بر مبنای محل ثبت کشتی است [موسیقی] 1. یک یا چند خط منحنی که به دست...
-
flagging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم گذاری، سنگ فرش، ضعیف، کاهنده، ول، افتاده
-
flag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم، بیرق، سنگ فرش، علم، زنبق، برگ شمشیری، جاده سنگ فرش، دم انبوه و پشمالوی سگ، پرچم دار کردن، پرچم زدن به، با پرچم علامت دادن، از پا افتادن، پژمرده کردن، سست شدن، خرد شدن، سنگ فرش کردن
-
flagged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم گذاری شده، پرچم دار کردن، پرچم زدن به، با پرچم علامت دادن، از پا افتادن، پژمرده کردن، سست شدن، خرد شدن، سنگ فرش کردن
-
flag state, flag government
کشور صاحبپرچم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کشوری که شناور در آنجا به ثبت رسیده است و قوانین همان کشور بر آن حاکم است
-
flagging out, flag out
تغییر پرچم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرایند ابطال ثبت قدیمی و ثبت مجدد کشتی در کشوری دیگر که به تغییر پرچم منجر میشود
-
flag station
نیمایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ایستگاه بستۀ دارای ساختمان و سکو و در برخی موارد خطوط کناری و کارمند
-
flag surtax
اضافهمالیات پرچم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مالیاتی اضافی که کشورها از کشتیهایی که پرچم آنها را ندارند، دریافت میکنند
-
distress flag
پرچم اضطرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پرچمی که برافراشته شدن آن در کشتی وضعیت اضطراری را نشان میدهد
-
flag of registration
پرچم ثبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پرچم کشوری که شناور در آنجا ثبت شده است
-
anchor flag
پرچم لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پرچمی به رنگ سبز یا قرمز یا حاوی عدد و حروف که در هنگام لنگراندازی یا لنگربرداری از آن استفاده میکنند
-
flag smut
سیاهک برگپرچمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] سیاهک ناشی از اوروسیستیس تریتیسی (Urocystis tritici) در گندم که از نشانههای بارز آن خطهای سیاه موازی با رگبرگها در برگ و غلاف است
-
flag clause
شرط پرچم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندی در بارنامه که مطابق با قوانین کشور ذیربط چگونگی رسیدگی به مسئولیتهای حملکننده در آن قید میشود