کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fixed investment trust پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
fixed investment tru...
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
fixed investment trust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتماد سرمایه گذاری ثابت
-
واژههای مشابه
-
fixative
پایدارساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] مادهای که ساختار طبیعی بافت را حفظ میکند و در نگهداری نمونههای بافتشناختی یا آسیبشناختی از آن استفاده میشود
-
fixative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ثابت، ثابت کننده
-
fixings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تثبیت، ثبوت، حاشیه، لوازم
-
fixing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تثبیت، ثبوت، حاشیه، لوازم
-
fixe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفع
-
fixatives
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصالح ساختمانی
-
match-fixing, race-fixing
تبانی در مسابقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] دستکاری در نتیجۀ بازی، به نفع یکی از طرفهای مسابقه، گاه با اعمال نفوذ اتحادیههای شرطبندی متـ . تبانی2
-
fixed rate
نرخ مقطوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمت ثابت و غیرقابلتغییر کالا یا خدمات در دورهای معین متـ . قیمت مقطوع fixed price 2
-
running fix
نقطۀ انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نقطهای جغرافیایی که حاصل تقاطع حداقل دو خط مکان (LOP) است که در زمانهای متفاوت به دست میآید؛ خط مکان اول به روش ناوبری تخمینی به زمان آخرین خط مکان منتقل میشود
-
approach fix
نقطۀ تقرب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] موقعیتی مشخص که تقرب نهایی با دستگاه به سوی فرودگاه از آنجا صورت میگیرد
-
fix 2
نقطه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مشخص کردن محل کشتی و هواپیما و سایر اهداف روی نقشه که ازطریق امواج رادیویی یا تطابق نجومی و با توجه به طول و عرض جغرافیایی انجام میشود
-
fixed pupil
مردمک ثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مردمکی که در برابر تغییرات شدت نور واکنش نشان نمیدهد
-
fixed joint
مفصل ثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] مفصلی که حرکت ندارد و کارکرد آن جذب ضربه و جلوگیری از شکستگی است