کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
finger-pointing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
finger-pointing
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
finger-pointing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشت اشاره
-
واژههای مشابه
-
finger
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشت، انگشت زدن، دست زدن
-
fingers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشتان، انگشت، انگشت زدن، دست زدن
-
fingerable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشتی
-
fingering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشتی، ناخنک زنی، پنجه گذاری، انگشت کاری
-
fingerings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشتی، ناخنک زنی، پنجه گذاری، انگشت کاری
-
fingering
انگشتگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نظام تخصیص اعداد یا دیگر نمادها به هریک از انگشتان دست در نتنویسی بهنحویکه مشخص شود هر نت با کدام انگشت نواخته میشود
-
fingerer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشت
-
fingered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشتی
-
by-points
جهات جنبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جهات مجاور هریک از جهات میانی که شامل 16 جهت از مجموع کل 32 جهت قطبنماست
-
points
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نکته ها، نقطه، نکته، مرحله، درجه، موضوع، ممیز، اصل، هدف، جهت، لبه، نوک، سر، قله، ماده، معنی، امتیاز بازی، پایان، پست، نمره درس، فقره، اشاره کردن، نشان دادن، تیز کردن، گوشه دار کردن، نوک گذاشتن، خاطر نشان کردن، متوجه ساختن، نقطه گذاری کردن، نوک دار کر...
-
pointes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشاره دارد
-
pointfulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تندباد
-
on that point
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در آن نقطه