کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fine-tooth پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
fine-tooth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوب دندان
-
واژههای مشابه
-
fine-toothed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوب دندانه دار
-
fineness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرافت
-
fines
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جریمه، چیز خاک شده
-
fine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوب، جریمه، غرامت، تاوان، جریمه کردن، کوچک کردن، جریمه گرفتن از، صاف کردن، صاف شدن، رقیق شدن، ریز، ظریف، عالی، نازک، نرم، لطیف، فاخر، شگرف، خوش ایند
-
fined
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جریمه شد، جریمه کردن، کوچک کردن، جریمه گرفتن از، صاف کردن، صاف شدن، رقیق شدن
-
finenesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رطوبت
-
fining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جریمه کردن، کوچک کردن، جریمه گرفتن از، صاف کردن، صاف شدن، رقیق شدن
-
fine structure
فرهنگ لغات علمی
ساختار ریز
-
fine-tooth comb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شانه خوب دندان
-
tooths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دندان ها، دندانه دار کردن، دارای دندان کردن، مضرس کردن
-
tooth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دندان، دندانه، نیش، دندانه دار کردن، دارای دندان کردن، مضرس کردن
-
toothful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفاش
-
supernumerary tooth, supplemental tooth
دندان اضافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] دندانی روییده یا نهفته که اضافه بر تعداد طبیعی دندانهاست