کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
find fault پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
find fault
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
find fault
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسل پیدا کن، عیب گرفتن از
-
واژههای مشابه
-
finding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یافته، کشف، اکتشاف، حکم، یافت، یابنده، افزار
-
finds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیدا می کند، یابنده، چیز یافته، یافتن، پیدا کردن، کشف کردن، جستن، تشخیص دادن
-
findings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یافته ها، کشف، اکتشاف، حکم، یافت، یابنده، افزار
-
find-spot/ findspot, find place
یافتهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مکانی که یک یافته یا اثر باستانشناختی در آن یافت میشود
-
casual find
یافتۀ اتفاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کشف تصادفی و غیرعملی یک یافتۀ باستانشناختی به دست افراد غیرحرفهای مانند چوپانان و گردشگران و کشاورزان
-
stray find
یافتۀ پراکنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر شیئی از هر جنس، سفالینه، فلز، سکه یا مانند آن، که خارج از بافت باستانشناسی به دست آید
-
small find
یافتۀ ریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] یافتههای کوچک ویژهای که فارغ از سازه یا بستری که به آن تعلق دارند، قابل برداشتن و حمل کردن هستند
-
surface find
یافتۀ سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] یافتهای که از سطح زمین به دست میآید
-
case finding
موردیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] نوعی پیشگیری ثانویه ازطریق تشخیص زودرس بالینی بیماری در افرادی که به علل دیگری به مراکز سلامت مراجعه میکنند
-
position finding
موقعیتیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تعیین موقعیت یک فرد یا شیء بهطور خودکار با تجهیزات مربوط به این اقدام
-
direction finding
جهتیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] روشی برای تعیین زاویۀ فرستندۀ امواج رادیویی با استفاده از آنتن بسیار دقیق و یک نشاندهندۀ سمت
-
fact-finding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشف واقعیات
-
finding of fact
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیدا کردن واقعیت