کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fence پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
fence
/fens/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
fence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حصار، دیوار، پرچین، شمشیر بازی، خاکریز، طارمی، چپر، خریدار مال دزدی، محجر، نرده کشیدن، پناه دادن، حفظ کردن، شمشیر بازی کردن، نرده دار کردن
-
واژههای مشابه
-
fencing
حصارکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کشیدن دیوارهای برای جدا کردن مکانی از مکان دیگر
-
fences
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نرده ها، حصار، دیوار، پرچین، شمشیر بازی، خاکریز، طارمی، چپر، خریدار مال دزدی، محجر، نرده کشیدن، پناه دادن، حفظ کردن، شمشیر بازی کردن، نرده دار کردن
-
fenced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حصار، نرده کشیدن، پناه دادن، حفظ کردن، شمشیر بازی کردن، نرده دار کردن
-
fencing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شمشیربازی، نرده، حصار، ششمشیر بازی، محجر، دفاع
-
fencings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حصارکشی، نرده، حصار، ششمشیر بازی، محجر، دفاع
-
on the fence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بر روی حصار
-
fenceful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حصاری
-
wing fence, fence 1, aerodynamic fence
بالتیغه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] دیوارۀ نصبشده بر سطح فوقانی بال و در امتداد جریان هوا که پیرامون لبۀ حمله قرار میگیرد و مانع رشد بیشتر لایۀ مرزی در قسمت نوک بال میشود
-
fence effect
اثر حصار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بیهنجاری مقاومتویژه یا قطبش القایی در اطراف رساناهای متصل به زمین
-
stall fence
تیغه ضدواماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تیغهای که هدف اصلی آن بهبود عملکرد هواپیما در هنگام واماندگی است
-
fence 2
حصار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] دیوارهای برای جدا کردن مکانی از مکان دیگر
-
snow fencing
حصار برفگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دیوارهای که با کوبیدن تیرکهای چوبی در زمین و بستن آنها به یکدیگر در نزدیکی خط ایجاد میکنند تا از ریزش برف به حریم خط جلوگیری شود
-
fence rail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه آهن حصار