کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
feminate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
feminate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
feminate
-
واژههای مشابه
-
feminism
فمینیسم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] رویکردی که بر ارزش زن و نقش زنان در زندگی اجتماعی تأکید میورزد و آیندهای را در نظر دارد که در آن موانع مشارکت کامل زنان در جامعه برچیده خواهد شد
-
femineity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
femineity
-
feminizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
feminizes، زنانه کردن، زنانه شدن، مونی کردن، دارای خصوصیات زنانه شدن
-
feminization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنانگی، مونی سازی
-
feminality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فمینیستی
-
feminisms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فمینیسم، عقیده بهبرابری زن ومرد، طرفداری اززنان
-
feminize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
feminize، زنانه کردن، زنانه شدن، مونی کردن، دارای خصوصیات زنانه شدن
-
feminism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فمینیسم، عقیده بهبرابری زن ومرد، طرفداری اززنان
-
feminal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنانه
-
feminized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنانه، زنانه کردن، زنانه شدن، مونی کردن، دارای خصوصیات زنانه شدن
-
feminity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنانه
-
feminizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنانه، زنانه کردن، زنانه شدن، مونی کردن، دارای خصوصیات زنانه شدن
-
analytical feminism/ analytic feminism
فمینیسم تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] باوری فلسفی که براساس آن مفاهیم و نظریهها و روشهای فلسفۀ تحلیلی که با ارزشهای فمینیستی اصلاح شدهاند، میتوانند در خدمت فلسفه و فمینیسم درآیند