کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fault line پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
fault line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط گسل
-
واژههای مشابه
-
faulting
گسلش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، ژئوفیزیک] فرایندهای شکستگی یا جابهجایی بهوجودآورندۀ گسل
-
faultful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گمراه کننده
-
to a fault
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به یک گسل
-
at fault
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در گسل
-
faulting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسستن، تقصیر کردن، مقصر دانستن
-
faulted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گناهکار، تقصیر کردن، مقصر دانستن
-
reverse fault, reversed fault
گسل معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن فرادیواره نسبت به فرودیواره به سمت بالا حرکت کرده است و شیب گسل معمولاً از 45 درجه کمتر است
-
fault 2
گسل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، ژئوفیزیک] شکستگی یا منطقهای از شکستگی که دو سطح سنگ در امتداد آن به گونهای متفاوت جابهجا شده باشد
-
fault segment
گسلپاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بخشی از گسل با مرزهای قابلتشخیص که معمولاً بهصورت مستقل گسیخته میشود
-
ring fault
گسل حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی مدور که بهدنبال فرونشست کالدرایی(cauldron subsidence) یا گنبدهای نمکی (diapris) یا برخورد شهابسنگها به وجود میآید
-
fault rock
گسلسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] سنگ خردشده براثر جنبش گسل و سایش دیوارهها بر یکدیگر
-
normal fault
گسل عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن فرادیواره نسبت به فرودیواره به سمت پایین حرکت کرده است
-
active fault
گسل فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن اخیراً لغزش رخ داده است و احتمال رخداد مجدد آن در آینده وجود دارد