کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fatigue crack پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
fatigue crack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترک خستگی
-
واژههای مشابه
-
fatiguability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خستگی
-
fatiguing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خستگی، خسته شدن، فرسودن، خسته کردن
-
fatigues
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خستگی، فرسودگی، کوفتگی، رنج، ستوه، فتور، ماندگی، فروماندگی، خسته شدن، فرسودن، خسته کردن
-
fatigued
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خستگی، مانده
-
fatiguabilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خستگی
-
fatigue 50
فرهنگ لغات علمی
خستگی
-
hole fatigue
سستشدگی چاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] وضعیتی که در آن بین شروع انفجار و تولید موج لرزهای حاصل از آن تأخیر میافتد
-
fatigue fracture
شکستگی فرسایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ← شکستگی تنشی
-
acoustic fatigue
خستگی آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] از بین رفتن تدریجی استحکام ماده براثر تنش آکوستیکی
-
fretting fatigue
خستگی اصطکاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خستگی قطعهای که هم در معرض اصطکاک و هم تحت بار است و درنتیجه از عمر خستگی (fatigue life) آن کاسته میشود
-
dielectric fatigue
خستگی دیالکتریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کاهش مقاومت برخی دیالکتریکها در برابر فروشکست دیالکتریک که ناشی از اعمال طولانیمدت ولتاژ است
-
metal fatigue
خستگی فلز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] کاهش فزایندۀ استحکام فلز براثر تنشهای مکرر، بهنحویکه هیچیک از آنها از حد استحکام کششی نهایی فلز بیشتر نباشد
-
thermal fatigue
خستگی گرمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] شکست حاصل از وجود شیوهای دمایی متغیر با زمان که در نتیجۀ آن تنشهای چرخهای در سازه ایجاد میشود